وبلاگ :
سلام بر عزيز دل حيدر
يادداشت :
نا اميد نباشيم
نظرات :
5
خصوصي ،
26
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
احمد
ياد کوچه مدينه
ميزنه آتيش به سينه
مونده رو صورت مادر
جاي پنج انگشت کينه
مادر جوانم جوان قد کماني
باور نمي کنم من بعد تو زنده مانم
دشمنا با هم نشستن
تو کوچه راهشو بستن
حرمت نمک گرفتن
از ديوار کمک گرفتن
مادر مجروح من رو
به باد کتک گرفتن
تک و تنها توي کوچه
دست و پاي من مي لرزيد
جلو چشم من رو خاکا
مادر تو خون مي غلطيد
دست به دست هم که دادن
ظلمه بي حد و حساب شد
وقتي مادرم زمين خورد
دنيا رو سرم خراب شد
خودمو بهش رسوندم
کنج ديوارش نشوندم
چادر خاکيشو با دست
گريه کردم و تکوندم
از نفس نفس زدن هاش
جگرم سوخت و کباب شد
تا به خونمون رسيديم
دل من زغصه آب شد
در بين راه مي گفتش
اي بر دلم شکوفه
هيچي نگو به با با
از ما جراي کو چه