آدمها مثل کتابها هستد:
بعضي از آدمها جلد زرکوب دارند
بعضي جلد ضخيم و بعضي جلد نازک.
بعضي از آدم ها با کاغذ کاهي چاپ مي شوند و
بعضي با کاغذ خارجي.
بعضي از آدم ها ترجمه شده اند.
بعضي از آدم ها تجديد چاپ مي شوند و
بعضي از آدمها فتوکپي آدمهاي ديگرند.
بعضي از آدم ها با حروف سياه چاپ مي شوند و
بعضي از آدمها صفحات رنگي دارند.
کتابها مثل آدم ها هستند:
بعضي از کتاب ها به پدر و مادر خود احترام مي گذارند
و بعضي حتي اسمي هم از پدر و مادر خود نمي برند.
بعضي از کتابها هر چه دارند از ديگران گرفته اند و
بعضي از کتابها هر چه دارند به ديگران مي بخشند.
بعضي از کتابها فقيرند و بعضي گدايي مي کنند.
بعضي از کتابها پر حرفند و
بعضي حرفي براي گفتن ندارند و بعضي ساکت و آرامند
ولي يک عالم حرف گفتني در دل دارند.
بعضي از کتابها بيمارند و
بعضي از کتابها تب دارند و هذيان مي گويند.
بعضي از کتابها را بايد به بيمارستان برد تا معالجه شوند و
بعضي را بايد به تيمارستان برد.
زنده ياد قيصر امين پور /
هم سپاهي
کجاييد؟؟؟؟؟؟؟
يا مهدي